پیشگفتار نویسنده
محیطزیست جهان به طور فزایندهای در حال تخریب و محیطزیست ایران در آستانه نابودی است. سیاستهای نادرست مدیریتی، همراه با پدیدههای طبیعی مانند خشکسالی و تغییراقلیم در این تخریب نقش اصلی دارند. وضعیت جنگلها، تالابها، دریاچهها، رودخانهها، حیات وحش، پوشش گیاهی و دیگر اجزای محیطزیست طبیعی چندان خوب نیست. خشک شدن دریاچه ارومیه، نابودی تالاب گاوخونی و دریاچه پریشان، نابودی آرام آرام تالابهای بزرگ و بینالمللی هامون در سیستان، میانکاله در مازندران و انزلی در گیلان و... همراه با خشک شدن یا کم آب شدن بسیاری از رودخانههای مهم و پرآب مانند زایندهرود، همگی نشانههایی از نابودی محیطزیست آبی ایران هستند.
در منابع خاک نیز، گر چه با نمودی کمتر، تخریب گستردهای در حال رویدادن است. جنگلزدایی، بيابانزایی، سيل، آلودگیهاي كشاورزي، صنعتی و شهري، چراي بيش ازاندازه، آیش درازمدت، بالا آمدن یا پایين افتادن بيش ازاندازه سطح آب زیرزمينی، توسعه شهرها و مناطق مسكونی، شور و سدیمی شدن خاک، كاهش باروري، آلودگیهاي شيميایی، تراكم خاک، فرسایش، ماندابی و غرقاب شدن، تخریب ساختمان خاک، نشست خاکهاي آلی و كاهش خردجانداران خاک از جمله موارد یا عواملی هستند که محیطزیست را تغییر داده و در بیشتر موارد تخریب کردهاند.
در بخش کشاورزی، زهکشی، هرچند خود تولیدکننده آلایندگی نیست، لیکن عامل اصلی انتقال آلودگی به منابع پذیرنده زهاب است. در این کتاب تلاش شده است که به عنوان مطالعهای موردی، وضعیت رودخانه کارون، به عنوان بزرگترین منبع پذیرنده زهاب، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. همزمان، وضعیت دو تالاب، یکی طبیعی و دیگری انسان ساخت، مورد بررسی قرار گرفتهاند. تالاب بینالمللی شادگان در خوزستان به عنوان بزرگترین تالاب طبیعی ایران وتالاب جنوب غربی خوزستان، به عنوان تالابی انسان ساخت که زهاب دو واحد کشت وصنعت جنوب اهواز را دریافت میکند.
در بخشی دیگر، آلایندههای زهاب مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در این میان، شوری خاک وآب در اقلیم خشک و نیمه خشک ایران جایگاه ویژهای دارد. بقایای کودهای شیمیایی و دامی و بویژه نیتروژن و فسفر، که در ایران بطور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند، از آلایندههای اصلی محیطزیست هستند. فلزات سنگین نیز از آلایندههای مهم به شمار می روند که اطلاعات زیادی در باره آن وجود ندارد. با کاربرد پساب تصفیهخانههای آب شهری، آلایندهها به خاک و گیاه می رسند و به سلامت محیطزیست انسانی زیان وارد می کنند. از این روست که به موضوع پساب نیز پرداخته شده است.
در بخش پایانی به راهکارهای کاهش آلودگی زهاب پرداخته میشود و برای هر یک از آلایندههای مهم، یک یا چند راهکار بهبود ارائه میشود. برای نمونه میتوان از راهکارهایی مانند کاهش عمق زهکشها برای کاستن از بار آلودگی نمک و بقایای کودها، احداث تالاب برای کاهش نیترات و تا اندازهای فسفر، پالایش گیاهی در پهنههای آلوده به فلزات سنگین، روشهای معروف به راهکارهای کنار مزرعه مانند بیوراکتورها و بافرها و فناوریهای دیگر پالایش زهاب نام برد. این روشها هنوز تا اندازه زیادی در کشور شناخته شده نیستند. هرچند امروزه چشم انداز گستردهای برای کاربرد برخی از آنها وجود ندارد، لیکن باید امیدوار بود که در آینده، برخی از تولیدکنندگان بزرگ زهاب، که بطور معمول از کارشناسان آبیاری نیز بهره میجویند، با کسب آگاهی بیشتر، با هدف کاهش آلودگیهای زیستمحیطی، به سوی استفاده از این روشها حرکت کنند.